مردم بومی استرالیا یا همون آب اورجینالها
حالا یکمی جزی تر بشم راجع بشون، تو سیدنی من هنوز آب اورجینال ندیدم چون تو سابربی ک ما هستیم معمولا چینی میبینی و جایی ک چینی ها باشن نرخ جرم پایینه ولی تو پرث دیده بودم تو پرث هم بسته ب سابربی ک زندگی میکردی آب اورجینال میدیدی مثلا تو سابرب کومو اصلا آب اورجینال نبود ولی تو سابرب ویکتوریا پارک یا سابربهای شمال اطراف میرابوکا و اون اطراف زیاد میدید تو سابرب نورت پرث هم معمولا تو پارکها زیاد میدید آب اورجینال ک بطور کلی بخوام بگم معمولا جاهایی ک بار زیاد بود آب اورجینال هم میبینی چون دولت پول خوبی بشون میده و اونا هم همش رو خرج مشروب خوری میکنن . تمام هوم لس های ک تو شهر پرث میدیدی همه آب اورجینال بودن.
ی نکته اینکه سعی کنید باهاشون اصلا بگو مگو نکنید و اصلا باهاشون انگلیسی حرف نزنید چون تقاضای پول میکنن و اگه بشون ندی آویزونت میشن و وسایلتو میبرن بارها پیش اومد ک تو صورتم نگاه میکردن و حرف میزدن و من اگه میدیدم داره گیر میده بش فارسی میگفتم "من نمیفهمم" بعد اون فکر میکرد واقعا انگلیسی نمیفهمم و ی فحش نثار میکرد و تمام. ب نظر من بهترین راه برا خلاصی از شر یک آب اورجینال اینه ک بش بفهمونی من زبونت رو نمیفهمم بعد ولت میکنه.
آب اورجینالها 90 و خورده ای قبیله و 100 وخورده ای زبان دارن ک باعث شده کلماتی از زبانهای مختلف آب اورجینالها وارد فرهنگ استرالیایی بشه و بشون اسلنگ میگن ک خود انگلیسی تبارها هم نمیدونن معنی اون اسلنگ چیه یعنی باید اینجا زندگی کنی تا بعضی اسلنگها رو بفهمی.
ماههای سال استرالیا



دسامبر _ژانویه _ فوریه سه ماه تابستان
مارچ - اپریل - می سه ماه پاییز
جون - جولای - آگوست سه ماه زمستان
سپتامبر - اکتبر و نوامبر سه ماه بهار
همینطور ک میبینید ب غیر از تفاوت در برعکس بودن ماههای نمیکره جنوبی و شمالی یکمی تفاوت بیشتره
کار حسابداری در استرالیا
نوع قراردادهای کاری در استرالیا
عمده ترین نوع قراردادهایی ک شرکتها با کارمنداشون میبندن شامل:
asual part time, casual full time , fixed contract , permanent contract ,
کژوال ها کلا هر ساعتی ک کار کنی پول بهت پرداخت میشه و مرخصی ها بدون حقوقه و حتی تعطیلات رسمی تو تقویم هم ک سرکار نمیری حقوقی نمیگیری بابتش یعنی اگه حتی تایپ کاری کژوال فول تایم باشه ولی یک روز تعطیل رسمی باشه و سرکار نری از حقوق اون روز خبری نیست.
فیکس کانترکتها هم میتونن فول تایم باشن و هم پارت تایم. اینجا خیلی نرمال هست ک خانمهای بچه دار قرارداد فیکس کانترکت پارت تایم دارن و ی روزایی سرکار نمیرن بخاطر بچه. قطعا ب ساعت کارکردشون حقوق میگیرن و اون روزهایی ک سرکار نیستن حقوقی هم بابتش نمیگیرن یعنی منطقیه ک از فول تایمها کمتر میگیرن ولی بابت روزهای تعطیل رسمی یا مرخصی حقوق خواهند داشت.
بهترین نوع قرارداد ک پرمننت است البته تو این نوع هم شرکت تعهد خاصی نسبت به نگه داشتن کارمند نداره و میخوام بگم حتی در کارهای با نوع قرارداد پرمننت هم به راحتی کارمند رو اخراج میکنن.
یطورایی مثل ایران نیست ک کار دولتی و تا آخر عمر داشته باشی تا کم کاری کنی یا کار کم شه به راحتی دان سایزینگ میکنن و ی عالمه کارمند اخراج میشه.
بیشترین حقوق رو تو استزالیا مثل همه کشورهای دنیا کسانی میگیرن ک کارشون FIFOیا Fly in Fly out است ک همون مدل اغماری خودمونه ک بسته ب نوع کار 14 روز کار 7 روز استراحت، 21 کار 7 استراحت، 1 ماه کار و یکماه استراحت
اینجا خیلی روتینه ک شرکتهای بزرگ از طریق ریکروترها نیرو میگیرن یعنی این ریکروتر ها قرارداد میبندن با کارمند و کارمند تو شرکت فلان مشغول کار میشه و تمام تعهداتش هم با شرکت ریکروتری میشه ی طورایی مدل پیمانکارای ایرانه ک این وسط شرکت ریکروتر حق کمیسیون میگیره برا معرفی کارمند . پس اگه مستقیم با شرکت قرارداد ببندین حقوقتون بیشتر خواهد بود تا از طریق ریکروتر ولی برای کارهای اول و بدون داشتن نتورک قوی خیلی کم پیش میاد طرف با شرکت بصورت مستقیم قرارداد ببنده و پیشنهاد میدم رزومه خوبی درست کنید و از زمانیکه تو ایران هستین بگردین دنبال ریکروترهای رشته خودتون تو شهر مقصد . البته اگه لینکداینتون قوی باشه وقتی بیاید استرالیا و لوکیشنتون رو بزنید تو لینکداین ،خود ریکروترها پیداتون میکنن چون بابت هر نفر کارمندی ک معرفی میکنن حق کمیسیون میگیرن پس خیلی راحت میتونید از طریق ریکروتر کار اول رو بگیرید.
دستمزد ساعتی حقوق تقریبا برای هر رشته و تایپ کاری و بسته به هر ایالت متفاوته ولی تفاوت جزی است و براورد حقوق رشته تون رو میتونید تو سایت سیک پیدا کنید.
کسانی ک کار شیفت میکنن و یا شنبه یا یکشنبه میرن سرکار ساعت دریافتی بالاتری دارن نسب به روزهای عادی( بدیهی است ولی نمیدونم چرا گفتم)
شاید یک نصیحت
ی داستان (فقط اسم شخصیتها رو نمیبرم چون واقعی هستن. البته یک طرفش من و همسرم بودیم )
وقتی ما تازه رسیده بودیم پرث و 2 تا مهمانی دوجای مختلف دعوت شدیم ک هیچوقت یادم نمیره چون تو هر دو مهمانی دوخانواده دیگه وجود داشتن ک حرفهاشون خیلی تاثیر گذار بود . مهمونی اولی ک اونا یک مهمان دیگه هم دعوت کرده بودن و اون مهمانه مخصوصا آقاهه خیلی سعی بر این داشت ک بما بفهمونه اشتباه کردید اومدید چرا کار رسمی تو ایران رو ول کردید و... و همش میگفت چون تازه اومدید اینجا براتون اینطوریه و اونطوریه یطورایی رو مخ من رفته بود تا جایی که بش گفتم واقعا استرالیا اینقدر بده؟ گفت آره تو جدیدی متوجه نمیشی باید تو این کشور باشی چندسال تا به حرفهای من برسی منم در کمال پررویی بش جواب دادم شما ک به ظاهر از استرالیا اینقدر بدت میاد و از نظرت ایران بهتر از استرالیاست واقعا چرا 5 ساله موندی ؟ چرا میخوای شستشوی مغزی بدی یک تازه وارد رو؟ چرا بجایی اینکه احساس امنیت بدی به یک تازه واردی ک اصلا اشتباه کرده اومده بقول شما ولی الان واقعا اینجاست چرا نکات رو بش نمیگی چرا نمیگی این کارها رو انجام بده دردسرت کمتره فقط داری میگی تا یکماه نشده برگرد....صاحبخانه از دست من ناراحت شد بخاطر حرفهایی رکی ک ب دوستشون زده بودم ولی واقعا من نمیفهمم این آدمها رو ک اگه بده چرا برنمیگردن.
جالبه ک چندماه پیش اون خانواده مهمان رو تو یک مکان جدید دیدم و مجدد به آقاهه یادآور شدم ک حرفهات تاثیر بدی میتونست بزاره ولی رو ما تاثیر نداشت و نتونستی ما رو فراری بدی از استرالیا میبینم ک خودتم فرار نکردی هنوز
داستان بعدی نقطه مقابل این داستانه . ی شب دیگه خونه یکی دیگه دعوت شده بودیم و از قضا اونا هم مهمان داشتن این مهمانشون داشت برمیگشت ایران برا همیشه و روزهای آخر پرث بودنشون رو سپری میکردن آقاهه 7 سال کارمند شرکت BHB billton بود ک یکی از قدر ترین شرکتها تو زمینه معدن است و زندگی در رفاه مالی کامل و دلیل برگشتشون به ایران عین چیزی ک بیان کرده بودن این بود ک خانمه چون الان مدرک دکترای مکانیک گرفته از فلان دانشگاه استرالیا وقتی برگرده ایران میتونه استاد دانشگاه باشه ولی اگه استرالیا بمونه نمیتونه با مدرک دکتری استاد دانشگاه باشه. این مهمان برخلاف داستان اولی، میخواستن برگردن ایران ولی صادقانه گفتن تصمیم ما اینه ک برگردیم.
این دوتا مثال رو براتون زدم ک بدونید آدمهای مختلفی هستن با دیدگاهها و هدفهای متفاوت و باهاشون روبرو میشید اگه هدفتون قوی نباشه نمیتونید از لایه های مهاجرت عبور کنید و تو لایه های اولیه گیر میکنید و حتی شاید از تو همون ایران با شنیدن حرفهای دوستان ناامید بشید.
تجربه با ارزشی ک میخوام باهاتون در اشتراک بزارم اینه که نه به حرفهای من و نه به حرفهای کس دیگه توجه نکنید چون داستان شما کاملا متفاوت با ماها خواهد بود به خودتون و هدفتون ایمان داشته باشید اگه میاید با هدف بیاید و اگه موندید و راه مهاجرت رو ادامه ندادید با تصمیم خودتون بمونید و بدونید ک هر تصمیمی ک گرفتید به صلاح خودتون و خانوادتون بوده و دیگه به اون تصمیمی ک راهشو بستید فکر نکنید. استخوان لا زخم نزارید یک راه رو ادامه بدید و اون یکی رو حتی فکرشو استاپ کنید ... این راز موفقیتتون خواهد بود
خونه فرنیشد بگیریم یا وسایلو خودمون بخریم؟
پرث بهتره یا سیدنی 3
تو استرالیا تمام مدارس و کالج ها و دانشگاهها در سال 2 بار اوپن دی دارن ک همه کسانی ک بچه هاشون تو اون مدرسه درس میخونه یا قراره بره اونجا میتونن برن و برنامه ها و کارهای بچه های اون مکان رو ببینن و انتخاب کنن ک میخوان بچه شون بره اون مکان یا نه و البته هر هفته هم معمولا جمعه ها یک برنامه بنام اسمبلی برگزار میشه تو بعضی مدارس ک پدر و مادرها میرن و اجراهای بچه ها رو میبینن معمولا 45 دقیقه طول میکشه اسمبلی هر هفته. تو همه برنامه ها اول سرود مدرسه بعد سخنرانی مدیرها (معمولا هر مدرسه 2 تا مدیر داره) و تو اجراهای مختلف بچه ها سخنرانی میکنن و سرود و نمایش اجرا میکنن یا رقص ودر نهایت سرود ملی استرالیا و اتمام برنامه.این برنامه هرهفته مدرسه کومو بود تو پرث ک من سعی میکردم بیشتر هفته ها رو برم چون بچه ها دوست دارن والدینشون شرکت کنن. دیروز اوپن دی مدرسه هورنزبی نورت با رنک 100 و 5امین مدرسه تاپ سیدنی(گاورمنت) بود خوب من هم رفتم برنامه الینا رو ببینم ک از وقتی وارد هال مدرسه شدم از بی نظمی والدین ضد حال خوردم و تا برنامه شروع شد اینقدر بی نظمی و شلوغی بود ک نگو بعد ک مدیر مدرسه اومد 15 دقیقه توضیح داد ک پدر و مادرها بلند نشین از بچه هاتون عکس بگیرین و .... پدر و مادرا همه ما باید چیزای جدید یاد بگیرن نه فقط بچه ها و کلی نصیحت برای پدر و مادرا ...من اون لحظه ک اونجا نشسته بودم همش تو مغزم مراسم اسمبلی مدرسه کومو رو با این مراسم مقایسه میکردم و ب خودم میگفتم من اینجا چکار میکنم؟ وسط اینهمه آدم بی نظم ک شعور اجتماعی ندارن و.... من واقعا نمیخوام بگم ما نژاد برتریم و ایرانی هستیم یا استرالیاییها نژاد برترن یا کدوم کشور مردمش بهتر و کدوم بدترن ولی واقعا چینی ها فاجعه هستن ی مشت آدم پول دارن ک هیچ چیز از فرهنگ حالشون نیست از نظم و شعور اجتماعی حالیشون نیست حتی فرهنگ رانندگی ندارن و جالبه ک با همه این تفاسیر کشور قاونون مندی مثل استرالیا نتونسته اینا رو تو قانون بیاره. الان میدونم کلی پیام میگیرم ک چرا اسم مردم یک کشور اوردی ولی واقعا باید یک شهری ک کامیونیتی چینی هاش کمه زندگی کننین بعد برین وسط کامیونیتی چینی ها تا متوجه حرفهای من بشین.
با تمام وجودم میخوام برم از سیدنی فقط همینو میدونم.
همه چیز درباره سابربهای سیدنی

سیدنی 555 تا سابرب داره ک واقعا سخته بخوای ببینی کجا زندگی کنی. تو استرالیا موردی ک مهمه برا انتخاب سابرب میتونید رنک liveable بودن سابرب رو پیدا کنید ک این liveable بودن هر سابرب توسط 16 پارامتر انتخاب میشه ک شامل: Beach access ،Views،Telecommunications،Crime، Cafes and restaurants ،Topographic variation،Tree cover،Open space،Shopping، Education، Main road congestion، Culture ، Ferry ، Bus Train/light rail، Access to employment خوب این 16 پارامتری ک تایید میکنند چقدر سابرب انتخابی شما قابل سکونته . لیست سابربها رو میتونید از تو سایت زیر ببینید
https://www.domain.com.au/news/domain-liveable-sydney-citys-555-suburbs-ranked/
ی نکته خیلی مهم برای مهاجرای جدید ک کار ندارن و پس انداز توی ایرانشون رو ب دلار تبدیل کردن با این ارزش پولیمون و اومدن استرالیا هزینه است ک جز اون 16 تا پارامتر نیست. سیدنی کلا شهر گرونیه و ما چون به دلایلی ک زیر میگم سابربمون رو انتخاب کردیم تو این مورد دقیق اطلاعی ندارم ک سابربهای ارزونتر از هورنزبی خونه چ قیمتی گیرتون میاد.
ما خودمون اومدیم هورنزبی چرا چون کار آقای همسر توی هورنزبی بود پس من اولین کاری که کرده بودم رنک سابرب هورنزبی رو در آوردم دیدم 119 است خوب خیلی بد نیست حالا بریم ریوها رو بخونم اکثر کسانی ک هورنزبی زندگی میکردن راضی بودن ولی چرا هورنزبی 119 و سابرب جفتش ک وایتارا باشه رنکش 56؟ اینهمه اختلاف برا چی با اینکه مدرسه هورنزبی رنک 100 داره و وایتارا 99 ک دیدم بخاطر وستفیلد و ترین استیشن هورنزبی است ک ب وایتارا چسبیده پس دسترسی مردم وایتارا ب مرکز خرید وستفیلد و ترین استیشن راحتتر از مردم هورزنبی است پس رنک بالاتری گرفته. پس دیدم پارامترهای من تو هورنزبی همه عالی هستن رنک مدرسه 100 ، کار همسر تو همون سابرب و رنک جرم و جنایت سابرب خیلی کمه پس هورنزبی اومدیم.
ولی این راهکار برای شما تازه واردها جواب نمیده چون هنوز کار ندارید پس باید اول ی سابرب برید و شاید باتوجه به کاری ک میگیرید سابربتون رو عوض کنید ولی از طرف دیگه هورنزبی سابرب خیلی گرونی نیست و یک خانه 1 خوابه با 450$ در هفته و دوخوابه با حداقل 520$ در هفته گیرتون میاد و این دلیلی است ک خیلی از ایرانیهای تازه وارد ب سیدنی هورنزبی یا وایتارا رو انتخاب میکنن چون در مقایسه با سبربهایی ک دارای مدارس عالی هستن هزینه کمتری برای زندگی می پردازی و چون ایستگاه قطار هم داره کار گیر اومد میشه با قطار رفت و آمد کرد.
برای اینکه بدونید قیمت خونه ها چنده ی سری ب سایت
بزنید البته از بدو ورود نمیتونید از این سایت خونه بگیرید و یا باید برید هتل یا خونه یا اتاق شیر بگیرید قبلا ادرس سایتها رو گذاشته بودم ولی احتمالا تو پست های 2 و 3 سال پیشه ک رفته بودیم پرث پس دوباره ادرس سایتهایی ک میتونید خونه یا اتاق موقت یا شیر بگیرید از ایران رو میزارم براتون(نکته کارای واریز وجه رو حتما باید با ویزا یا مستر کارت انجام بدید)
https://www.booking.com/city/au/sydney.html?aid=306395;label=au-sydney-50HFl*0xrCc23RAv6FrTrAS154621541000:pl:ta:p1880:p2:ac:ap1t1:neg:fi:tikwd-41227670748:lp9071657:li:dec:dm;ws=&gclid=Cj0KCQjwh_bLBRDeARIsAH4ZYENudczu1ipWWCs2TwafJDLrEczkSlZbA1yD9vv9ZmUE_KBdOjCU7voaAmvIEALw_wcB
کامنتهای قشنگ
واقعا این وبلاگ برای چیه؟
واقعا این وبلاگ برای چیه
اگه یکی صحبت کنه دیگران بش توجه نکنن
اگه یه سخنران شنونده نداشته باشه
یا شایدم اگه یه نویسنده خواننده نداشته باشه
بقیه فکر کنن بابا این طرف دیونست داره با خودش حرف میزنه
ولی این وبلاگا این نوشته ها همون قدر که کمک میکنه
منو میترسونه شاید ترس از تنهایی یا ترس از وبلاگ نویسی
بعداز چندین سال نوشتن ها ادامه داره و عجیبه که قطع نشده
شاید ما میخوایم که یه چیزای قطع نشه
همون چیزایی که یک روز مارو قانع میکنه باید رفت
دوباره بخواد پیوند بزنه
فکر کنم این همون دلیلیه که من وبلاگای مهاجرتی رو میخونم."
وبلاگ نویسی برای من یک فانه یک تفریحه نه دلیل تنهایی و نه دلیل بی تفریحی...هرکس یک تفریحی انتخاب میکنه و من نوشتن رو دارم. درسته نویسنده نیستم ولی بمن آرامش میده نوشتن.یکی از عادتهای من از نوجوانی نوشتن بود قبول دارم اون موقع از بی کسی به نوشتن روی آوردم ولی دیدم نوشتن تنها بخشیه ک براش جواب پس نمیدی. من تنها دختر خانواده بودم و خواهری نداشتم ک محرم اسرارم باشه و بارها تجربه ضربه خوردن از کسانی ک به عنوان هم راز انتخاب کرده بودم داشتم از این رو از سن 14 یا 15 سالگی ب نوشتن روی آورده بودم و همیشه قلم و کاغذ شنونده های من بودن و خیلی هم عالی بود چون دیگه اون کاغذ بی جان برای من شاخ نمیشد و همیشه محرم اسرار یک دختر نوجوان ایرانی با محدودیت های جامعه در دهه 70 شمسی بود. من از خانواده ای میام ک به دلیل اینکه پدرم استاد دانشکاه بود و خانه ما توی محوطه دانشگاه بود همیشه باید بهترین میبودم ،همیشه باید مقام پدرم رو با رفتارم حفظ میکردم نه اینکه یک دانه دختر مهندس فلانی باعث بشه اسم مهندس تو دانشگاه بپیچه و ... ولی باز هم یک نوجوان بودم. بزرگتر ک شدم دیگه نوشتن عادت شد برام عادتی ک همیشه بهم آرامش میداد ی وقتایی حتی دلیلی برا نوشتن نداشتم ولی مینوشتم از آرزوهام می نوشتم و سالها گذشت و من به مهاجرت فکر کردم و این قضیه از فکر و آرزو رد شد و در جریان عملی شدن بود از اونجا ک من ب جمع کردن اطلاعات و شناخت از محیط زندگیم عادت دارم تو اینترنت دنبال مطالبی راجع به پرث میگشتم ولی متاسفانه هیچ منبع فارسی نبود البته فروم ماگرنت هلپ خیلی عالی بود ولی اون فروم هم خاک خورده شد کم کم چون بقول شما مردمی ک مینویسن بعد از چندسال از نوشتن خسته میشن و اونجا بود ک من به این فکر افتادم ک یک مکانی رو برای شیر کردن اطلاعاتم بزارم و شاید هم بقول شما کسی نیاد این مکان سر بزنه و شاید هم هیچوقت نوشته ها خونده نشن این برای من مهم نیست برای من اون نوشتنه مهمه منی ک عادت ب نوشتن دارم چرا از مواردی ننویسم ک شاید و فقط شاید بعد از سالها بدرد یک نفر بخوره؟ فقط یک کلمه از این وبلاگ برای یک نفر حتی مفید باشه بمن لذت میده چون عشق به نوشتن من باعث شده یک نفر یک اطلاعاتی رو ک دنبالش بود بدست بیاره و نوشتم و نوشتم از لحظه های انتظار برای ویزا تا اومدن ب پرث و الان در سیدنی...دیگه نوشتن برای من تبدیل به یک کار شده یکی از مشاغلم وبلاگ نویسیه درسته درامد مادی نداره ولی درآمد معنوی داره برام. وبلاگ خودم یک مکانی ک فقط مال منه و هرچی بخوام توش مینویسم و این نوشتن ها باعث به وجود اومدن لحظات قشنگی شد تو زندگیم دوتا دوست ک الان باهاشون ارتباط دارم و تو یک بازه زمانی تقریبا اونا هم از پرث اومدن سیدنی دارم از طریق وبلاگم و حس قشنگی ک میبینمشون. یا تجربه هایی ک تو یک مکان عمومی و شلوغ مثلا ی جایی مثل "پرث آرنا" بودیم برا مسابقات "هاپ من کاپ" و یکی اومد جلو گفت سلام و بعد من باتعجب پرسیدم بجا نمی ارم ببخشید و فهمیدم از خوانندگان وبلاگم بوده و شناخته منو و دوستایی ک از طریق وبلاگم الان تو پیج فیس بوک یا اینستاگرامم هستن و .... خوب این لحظات برای من قشنگه برای منی ک سعی میکنم مثل دنیای امروزی دنیای درونم رو پیچیده نکنم برای منی ک سعی میکنم از یک سلام و از یک دوستی و از یک طبیعت زیبا لذت ببرم برای منی ک دنیام از چشم و هم چشمی های زنانه خیلی فاصله داره ... زیبایی دنیای من لبخند دوستی است ک بمن میگه "سلام از خواننده گان وبلاگتم " یا دیدن پست عزیزی ک مینویسه "مرسی خیلی پستت مفید بود." من به وبلاگ نویسیم به عنوان یک شغل نگاه میکنم یک کاری ک از وظایف منه یک destiny یک treasure برای من قشنگه خوندن مطالب چند سال پیشم. گاهگاهی خودم هم به مطالب سالهای قبل رجوع میکنم و میخونمشون و تو شرایط اونموقع میبرم ذهنم رو و بم ثابت میشه چقدر خوشبختم ک به این یکی آرزوم هم رسیدم پس قدرش رو میدونم. وبلاگ نویسی برای من خیلی ارزش داره و اهمیت نمیدم نظراتم قابل تایید باشه برای دیگران یا نه چون این نظر منه و زندگی یادم داده خودم باشم نه یک صورتی پنهان شده در نقاب.
ونیسنت ونگوگ هم اونهمه نقاشی کشید و در طول زندگیش کسی نخرید نقاشیهاش رو ولی دلیل نمیدید نقاشی کشیدن رو استاپ کنه حتما یک صدای درونی داشت یک لذتی ک برای کسی قابل فهم نبود و بعد از مرگش سالها و سالها بعد نقاشیهاش میلیاردی شدن. من خودم رو با اون مقایسه نمیکنم ولی من هم یک صدای درونی دارم یک لذتی از نوشتن ک شاید کسی درکش نکنه ولی برای من با ارزشه.
شاید وبلاگ نویسهای دیگه ک داستان مهاجرتشون رو مینوشتن و بعد از گذشت چندسال ادامه ندادن تغیرر در سیستم زندگیشون و تغییر هدفشون باعث خاتمه دادن ب نوشتنشون شد جالبه بدونید ک 3 نفر از وبلاگ نویس های قدیمی رو تو استرالیا من میشناسم از زندگیشون و تغییرات رو میبینم بله زندگی بعد از دو و سه سال تو روند می افته و دیگه دلیلی برا نوشتن نمیمونه ولی برای من نوشتن یک عشقه نه یک کاری ک در زمانی ک بیکار بودم انجام بدم
پرث بهتره یا سیدنی 2
به نظر من اگه کسی مستقیم بیاد سیدنی اصلا مثل من متوجه این مشکلات نمیشه ولی کسانی ک پرث بودن بعد مهاجرت کردن سیدنی یا ملبورن نظرشون همه مثل منه ک ترجیحشون زندگی در پرث است. جالبه ک دوستم از آدلاید اومده عاشق سیدنیه و وقتی مشکلات آدلاید رو بم میگفت باورم نمیشد. پرث چون یک شهر well organised است بقول خودشون و وقتی دوسال و اندی زندگی کنی اونجا عادت میکنی همه چیز پرفکت باشه. باورتون شاید نشه ولی هرشب تو خیابانهای سی بی دی پرث با ماشین بخارشویی میکردن کف پیاده رو رو برا همین شهر همیشه برق میزد
پرث بهتره یا سیدنی
یک مسیر 45 دقیقه ای رو میتونی بری و 30$ تول بدی یا نه مسیرتو عوض کنی و 2:15 دقیقه تو راه باشی و تول ندی ...خیلی مسخره است نه فقط برا من ک از پرث اومدم تو یک نظر سنجی 90% مردم سیدنی ناراضی بودن از تول دادن حالا ی مثال میزنم ک مسخره بودنش کجاست ، هاربر بریج رو اگه با ماشین بخوای رد شی اول ورودی باید تول بدی ب شرکت فلان و از خروجی پل هم تول بدی ب شرکت بهمان یعنی 1 پل 2 بار تول درصورتیکه تکس 40% هم داری .
الینا تو پرث مدرسه می رفت 80$ میتونستی در سال به مدرسه کمک کنی اونم والنتیری و کلی کار و فعالیت کمک پرسنل مدرسه پدر و مادرا انجام میدادن ولی تو سیدنی 300$ دادیم اول کار و هر ترم هم تقریبا 200$ داریم پول فلان و بهمان رو میدیم ک ی مورد مسخره دیگه از نظر من.
شاپینگ تو پرث من همیشه از کولز یا IGA خرید میکردم برام مهم نبود گرونتر از ولورث یا اسپادشت هستن چون میرفتم تو آف خرید میکردم همیشه برندای خوب تو آف ک خیلی هم راضی بودم اینجا تو سیدنی بسکه متقاضی زیاده اصلا مواد خوراکی آف نمیخوره ک هیچ تازه گرونتر از پرث هم هست ی برند ب برند ک حساب کنی.
شاپینگ برا لباس... درسته همیشه میگفتم شاپینگ تو پرث تنوع زیادی نداره ولی بعد از یکسال یاد گرفته بودم فلان برند رو از فلان جا بخرم 50 یا 70% آف ک خوب هم اقتصادی بود هم لباس برند بود و هم قشنگ اینجا تو سیدنی اصلا همون برندها آف ندارن تو سایت انلاین بخری اف هست ولی تو مغازه ها اف نیست ک باز هم ب نظر من چون تقاضا زیاده دلیلی نمیبینن آف بزنن من اصلا دیوید جونز اینجا رو دوست نداره بس ک افش کمه
کرایه خونه هم ک سر ب فلک میکشه تو سیدنی
قبض آب و برق و گاز هم هست
تازه ی مورد مسخره دیگه اینکه رفتیم بوپا بیمه خصوصیمون آدرس رو عوض کنیم حدود70$ در ماه اضافه شد همون کاور برا نیوسوت ولث.
ریجو ماشین و بیمه اش هم بیشتره. مصرف بنزین هم بالاتر بخاطر ترافیک مسخره و قیمت بنزین هم فکر کنم گرونتره مطمین نیستم چون اینجا ماشین زیرپای اقای همسر است برای رفت و امد کار من در جریانش نیستم
تازه تو ریجو ی مورد هم اجباری باید میگرفتی ک 640$ درساله اسمش الان یادم نیست اگه خواستین بعدا نگاه میندازم میگم اسمشو
کلا همون حقوقی ک تو پرث میگرفتین رو هم تو سیدنی بگیرین همش خرج میشه
کلا بگم سیدنی رو دوست ندارم تو اولین فرصت برمیگردم پرث. یطورایی هرچی مقایسه میکنم میبینم خنده داره همین امکانات تو پرث خیلی هم بهتر با کیفیت بالاتر و جالبه ارزونتر مثلا تو پرث الینا میرفت sound centre معروفترین مرکز موسیقی پرث و برا کلاس پیانو نیم ساعت35$ میدادیم اینجا میره خونه مربیش و نیم ساعت 40$.
کلاس تنیس میرفت تو کلابی ک مربیش 3مین مربی استرالیا بود و 177$ کلاس پابلیک و 35$ نیم ساعت پرایویت و چون الینا و آقای همسر عضو کلاب بودن استفاده از کورت مجانی بود برامون ولی اینجا کلابی ک میره 230$ کلاس پابلیک و 40$ نیم ساعت پرایویت و هربار هم بخوایم بازی کنیم تو کورت ساعتی 15$ باید پول بدیم.
کلاس ژیمناستیک میرفت تو پرث تو چ مکانی و چقدر تمیز و همه چیز منظم اینجا اون فضای بزرگ برا تمرین ژیمناستیکشون ندارن همه چیز تو سایزهای کوچکتر و کرمپ شده و هزینه ها بالاتر.
ی پارک ب خوشگلی پارگهای پرث هنوز ندیدم تو سیدنی اینجا همه اطرافت دستمال و پلاستیک ریخته تو پارکها و رو زمین خیابونها کثیف .. . اصلا تا اینجا نتونستم موردی پیدا کنم ک سیدنی رو بهتر از پرث دوست داشته باشم و بخواد منو نگه داره تو سیدنی
رنک مدارس به چه دردی میخوره؟
خوب اون رنک براساس 2 تا امتحان و مجموع پارامترهای دیگه بدست میاد اون امتحان ها بنام nplan هستن ک تو سال 3 و 5 در تمام استرالیا از بچه ها گرفته میشه و یکی از فاکتورهای اساسی و تعیین کننده رنک مدرسه است و مورد های بعدی مدیریت مدرسه، نظم و انظباط و تمیزی مدرسه از سرویسهای بهداشتی تا کلاسها ، تایپ بچه های مدرسه(یعنی چی ی مسالی میزنم تو ی بازه زمانی یکی از دوستامون تو پرث میخواست خونه بفروشه ک بما پیشنهاد داد اگه شما بخرینش 100.000$ زیر قیمت میدش و ما هم گفتیم ایول چ خوب و وقتی مدارس اطرافش رو چک کردیم دیدیم ک مدارسش ب باج گیری معروفن یعنی بچه بزرگترها از کوچکترها باج میگیرن. رنک مدرسه 86 بود...دیگه خودتون حساب کنید چرا رنک مهمه. البته اون دوست بنده خدای ما هم نمیخواست خونه رو بمون بندازه بخاطر مدرسه چون دختر خودش پرایویت میرفت و بمون گفت اصلا رو مدارس حساب نکنین داشت خونه اش رو میفروخت و ماهم تو فکر خرید خونه بودیم تو اون بازه) و مهمترین مورد ک برا آخر گذاشتم ادامه تحصیله یعنی چی...مثلا بچه ای تو مدرسه هورنزبی نورت میره تو سیدنی با رنک 100 بعد از اتمام دبستان میتونه تو دبیرستانهایی با رنک عالی بره (چون تو مقطع دبستان زندگی در سابرب اجباریه ولی تو دبیرستان نه) و بعد از اتمام دبیرستان شانس قبول شدن اپلیکیشنش تو دانشگاههای ملبورن و سیدنی بیشتره یاکلا دانشگاههای خوب من اون دوتا رو مثال زدم چون رنک جهانی دانشگاه ملبورن 30 و دانشگاه سیدنی 50 است ولی بچه ای ک از دبیرستان هایی با رنک پایینتر باشه شانس خیلی کمتری تو پذیرش در دانشگاههای معروف داره و این سیستم از کیندی شروع میشه تا دانشگاه ختم میشه یعنی شما اگه تو یک محله میخواید خونه بخرید بهتره رنک مدرسه جز پارامترای اساسیتون باشه به اندازه قیمت خونه و شاید ارزشش رنک مدرسه بالاتر باشه حداقل برای من.
راستی از همین اول عادت کنید برا هرکاری review ها رو بخونید حتی برا انتخاب مدرسه بچه
تو مدارسی ک بچه هاش مشکلات خاص دارن مثل مثالی ک زدم احتمال سالم در اومدن بچه خیلی کمه پس اگه پیشرفت بچه رو میخواین بهتره این پارامتر براتون مهم باشه مثلا تو پرث کومو مدرسه خوبی داشت با خونه های گرونتر نسبت ب سابربهای دیگه ولی همکلاسهای الینا همه خانواده های خوبی داشتن و من اصلا ناراحت نبودم ک دخترم با کی دوست باشه چون اینجا نمیتونید زیاد دخالت کنید تو انتخاب دوست بچه تون پس بهتره تو مسیری قرارش بدین ک دوستهای بهتری پیدا کنه .یطورایی شما هدفمندش کنید
اختلاف مدارس گاورمنت و پرایویت ها در استرالیا
اول بگم ک کتگوری مدارس شامل مدارس گاورمنت(پابلیک) ،پرایوت ( ک معمولا بشون میگن کالج و فقط ی اسمه برای تفکیک مدارس اون مدرسه ای ک اسم کالج اولشه حتما خصوصیه)، کاتولیک ، مسلمانها و بقیه دینها
خوب مدارس دینی تعلیمات دینی هم دارن ک گفتن نداره و معمولا شهریه بین 8000$ تا 15000$ میگیرن ک نوع ویزاتون اصلا فرق نمیکنه حتی برا سیتیزنها هم شهریه هست.
مدارس پرایویت یا همون کالج ها معمولا آموزشهای متفاوتی دارن و هر 5 بچه یک معلم داره. برای دبستان اگه پول دارین بچه تون رو بفرستین ولی خیلی ضروری نیست ولی اگه میخواهید بچه تون دانشگاه بره تو دبیرستان حتما باید یا شاید بهتره بگم بهتره بره کالج چون خود استرالیاییها هم معمولا بچه هاشون رو تو دبستان مدارس گاورمنت میفرستن ولی تو دبیرستان کالج. هزینه هاش هم بر اساس رنک مدرسه متفاوته تو دبستان تا سالی 30.000$ و تو دبیرستان سالی 40.000$ هزینه ثبت نامه باز هم نوع ویزا فرقی نداره حتی سیتیزنها هم این هزینه ها رو دارن.
ی توضیح اضافی بدم ک استرالیا کشور گرونیه برا تحصیل و این گرونی فقط برا من مهاجر نیست برا خود استرالیاییها هم گرانه فقط تفاوت اینه ک وقتی سیتیزن شی بهت وام میدن ک میتونی باش شهریه دانشگاه رو بدی بعد از کار گرفتن ازت کمش می کنن قسطی و این آپشن فقط برا دانشگاه است نه مدارس خصوصی.
ی نکته دیگه ک شاید بد نباشه اشاره کنم تو دبستان های پابلیک یا همون گاورمنتها هر کلاس 2 تا معلم داره و سقف تعداد دانش آموزهای هر کلاس 20 نفر است. تو پیش دبستانی یک هلپر هم تو کلاسها هست همیشه ولی از کلاس 1 به بعد بچه ها خودشون کمک معلم میکنن و هلپر ندارن. هر دبستان یک سری آموزشهای اضافه داره معمولا اونایی ک رنکشون بالای 98 است آموزشهای زبانهای دیگه هم داره مثلا تو پرث دبستان کومو آموزش زبان فرانسه داشت از کلاس 2 ب بعد و ایتالیایی افتر اسکول ک سالی 50$ میدادی و آپشنال بود برا ولی تو مدرسه هورنزبی نورت تو سیدنی بچه از کلاس 1 تا 3 ایتالیایی میخونه از 4 تا 6 فرانسه میخونه و افتراسکولش زبان چینی است پس وقتی رنکهای مدارس رو نگاه میکنید ب اموزشهاش هم ی نگاهی بیندازید . هر دومثال من مدارس گاورنمنت هستن چون مدارس الینا بودن و الینای من چون تو پرث کلاس ایتالیایی هم میرفت افتر اسکول وقتی اومدیم سیدنی مشکلی نداشت.
ی مورد دیگه ک نکته کنکوری پست میشه اینه ک اینجا بچه ها کاملا مستقل تربیت میشن یعنی تو پیش دبستانی همه کارها رو خودشون انجام میدن ک از سالهای قبل تو مهدکودک و کیندی آموزششون دادن. الینا تو ایران فقط مهد کودک میرفت ک کاملا سیستمش با اینجا متفاوت وقتی من میرفتم درب مهد مربی تمام کارهای الینا رو انجام میداد حتی دکمه پالتوش رو بستن و کفش پاش کردن و اوایل اینجا الینا اذیت بود چون تو پیش دبستانی از این خبرا نبود ک کسی کارهاش رو بکنه و تنها شانس ما یک هلپر ایرانی تو مدرسه الینا اینا بود ک اوایل واقعا کمک کرد تا الینا مستقل بشه مثل بچه ها اینجا. رو این مورد از ایران کار کنید رو بچه هاتون ک تو فرهنگ جدید اذیت نشن. چندتا مثال 1- تو پیش دبستانی خودشون همه کارهای نهارشون رو انجام میدادن 2- اسباب بازی ها رو جمع میکردن رو زمین 3- قبل از خانه امدن کل کلاس رو مرتب می کردن 4- هر روز صبح کمک معلم میگردن برای کارهایی ک قراره اون روز انجام بدن 5- بزرگتر ک بشن تو کلاس 4 ببعد سطل زباله دست میگیرن آشغالهای تو مدرسه هم جمع میکنن و.... اینا کارهایی است ک تو فرهنگ ما نیست بچه انجام بده و اینجا اساس کار اینه که بچه کاملا مستقل و تو تیم کار کنه و به طبیعت احترام بزاره و تو محیطی ک هست موثر باشه
چطور کیندی و مدرسه رو انتخاب کنیم

در مورد انتخاب کیندی خیلی دقت کنید چون بچه هایی ک کیندی میرن معمولا همونجا میرن پیش دبستانی و بعد دبستان پس بر اساس رنک مدرسه میتونید سطح کیندی رو هم متوجه بشید. در ضمن کیندی اجباریه اینجا .البته اگه تو استرالیا نبوده باشید بچه تون رو کیندی نمیفرستن وقتی اومدین ولی اگه 4 سالگی بچه استرالیا بودین نمیتونین نگهش دارین تو خونه اجبارن باید بره کیندی.
ی مورد دیگه ک باید بش اشاره کنم سطح آموزش در کیندی و پیش دبستانیه، تو کیندی بچه رو کم کم با حروف الفابت و اعداد آشنا میکنن و ی سری بازیهایی برای گیاه شناسی و ازمایشهایی در سطح سنشون دارن و تو پیش دبستانی بچه کامل خوندن کتاب رو یاد میگیره و جمع و تفریق یک رقمی کامل 2 رقمی تا 20 رو یاد میگیره پس فکر نکنید این سطوح از لحاظ علمی ارزشی ندارن پیش دبستانی جز کوالیفیکیشنهای تحصیلی تو استرالیاست یعنی اگه بچه تون پیش دبستانی رو نگذرونده اصلا نمیتونه کلاس 1 رو دوام بیاره چون تو کلاس 1 دیگه رو کتاب خوندن و دیکته نوشتن وقت زیادی نمیزارن همه اینا رو بچه بلده رو کلمات پیچیده تر و انشا نویسی کار میکنن تو ریاضی هم جمع و تقریق تا 100 رو میخونن و تو کلاس 2 ضرب و تقسیم . از لحاظ سطحی ی بچه کلاس اولی اینجا با ایران خیلی متفاوته نمی دونم کدوم بهتره چون من کارشناس آموزشی نیستم ولی میدونم استرالیا سیستم 2 آموزش ریاضی رو داره بعد از ژاپن( ی گوگل ساده میتونید اینا رو چک کنید) پس حواستون تو انتحاب کیندی باشه که بچه میره تا بالا تو همون مدرسه.