مهاجرت کینم شادیم؟
بعضی وقتا یکسری حرفها از هموطنهامون در غربت میشنویم که جای بسی ناراحتی دارد براشون...این افراد همیشه در حال مقایسه ایران و شهر جدیدشون هستن حالا من راجع به پرث میگم چون تجربه اش رو دارم...همش درحال غر زدن که چه آفتاب سوزنده ای داره و به پوست نفوذ میکنه یا اینکه چه زمستان سرد و مرطوبی یا اینکه چقدر لهجه مردم استرالیا بده و انگلیسی رو بد تلفظ می کنن و یا اینکه اینا اینطورین و اونا اینطوری و همش در حال انتقاد از پرث و استرالیا و مقایسه اش با ایران هستن من میتونم بگم این افراد بیشتر از هرکس دیگه تو زندگیهاشون سختی می کشن اونا تو ایران هم شاد نبودن و همش درحال تفکر به اینکه خوشبحال خارجیها که تو بهشتن و الان که خودشون خارجین همش درحال حسرت برا چیزهایی که دیگه ندارن....
می خوام بگم اگه تو ایران خوشحالی بعد از مهاجرت به یک فرد حوشحال تر تبدیل میشی و اگه تو ایران افسرده و شاکی و همیشه درحال غر زدن هستی بعد از مهاجرت هم همینی یعنی مکان و زمان آدمها رو عوض نمیکنه فقط باعث میشه از یک شکلی وارد قالب جدید بشی که این قالب جدید بیشتر اذیت کننده میشه برا خودت و اطرافیان...
+ نوشته شده در شنبه هشتم خرداد ۱۳۹۵ ساعت 18:30 توسط bahareh
|